جستجو
فارسی
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • Bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • Čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • Русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • Polski
  • Italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • دیگران
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • Bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • Čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • Русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • Polski
  • Italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • دیگران
عنوان
رونویس
برنامه بعدی
 

در سنت‌های مذهبی خوب کجا پناهی پیدا کنیم، قسمت ۱۰ از ۱۱

جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید
آه خدایا. تلفن بدون سیم کارت من معمولا روی سوپریم مستر تلویزیون تنظیم است. به کانال دیگری تغییر کرد. باید بروم و آن را خاموش کنم یا دوباره آن را به سوپریم مستر تلویزیون برگردانم. بر می‌گردم. نگران من نباشید. فقط اینکه… سوپریم مستر تلویزیون ناگهان به کانال دیگری تغییر کرد. دیگر آن را خاموش کردم. آن را بیرون گذاشتم. من یک میز بیرون دارم. مسلما نمی‌توانم در چادر آشپزی کنم. من بیرون، در فضای باز آشپزی می‌کنم. کمی آشپزی می‌کنم. اما دارم برنامه‌ریزی می‌کنم… شاید خیلی مایه دردسر است، پس دیگر آشپزی نمی‌کنم. فقط هرچه هست می‌خورم. نان و سبزیجات خام می‌خورم. مواد خام، میوه‌هایی بدون درد هم خوب هستند.

من هر کاری از دستم بر بیاید در شرایطم انجام می‌دهم. نمی‌توان همیشه همه‌چیز را باهم داشت. اما نگران من نباشید. من زندگی می‌کنم. زندگی می‌کنم. میلیون‌ها نفر از داشتن آنچه من دارم سپاسگزار خواهند بود. بنابراین، از صمیم قلب از خداوند، بهشت‌ها، همه فرشتگان، همه محافظان سپاسگزارم که تا کنون مرا حمایت کرده‌اند، از من محافظت کرده‌اند و مرا ایمن نگه داشتند. لطفا، اگر باور دارید، از آنها نیز بخاطر زندگی مان و همچنین ازطرف من تشکر کنید.

ضمناً، اگر در در طبیعت زندگی می‌کنید، ساختن مبلمان خودتان خیلی آسان است. اگر مقداری سیم فلزی یا ریسمان دارید، می‌توانید آن چوب‌های خشک را به هم ببندید و در کمترین زمان یک میز درست کنید. داشتن چنین میزی خیلی لذت‌بخش است. اگر مجبورید بروید و تنها زندگی کنید، از بسیاری جهات بسیار پردردسر است، فقط یک چاقوی جیبی سوئیسی بزرگ و یک رول سیم فلزی کوچک همراه داشته باشید. و می‌توانید چند تکه چوب افتاده یا چیزی در کنار چادر خود یا همان نزدیکی بیاورید. می‌توانید مثل یک صندلی روی آن بنشینید. و می‌توانید راحت و خلاق باشید. مجبورنیستید همیشه در یک خانه واقعی زندگی کنید یا مبلمان و این چیزها داشته باشید. و امروزه خرید چیزی مثل پک گرم‌کننده آسان است. یا اگر یک کیسه آب گرم کوچک دارید، می‌توانید از چوب برای جوشاندن آب گرم و پرکردن آب در بطری استفاده کنید و شب‌ها خود را گرم نگه دارید.

درصورتی‌که مجبورید در جنگل یا چیزی شبیه آن باشید، نگران نباشید. می‌توانید چیزی را به آدرسی نزدیک به محل زندگی خود سفارش دهید. و منتظر می‌مانید تا محموله بیاید و آنجا میروید آنرا میگیرید و به محل زندگی خود برمیگردید. و اگر ساده زندگی ‌کنید- حتی فقط با برنج قهوه‌ای، کنجد، یا برنج و مقداری عدس - آن‌وقت می‌توانید با چوب آشپزی کنید. چوب خشک در هر جنگلی فراوان است - علف خشک هم همین‌طور. اما مطمئن شوید یک چاله در زمین حفر کنید تا زبانه‌های آتش یا زغال در اطراف شما پخش نشوند. اطمینان حاصل کنید محلی که در آن آشپزی می‌کنید خلوت باشد؛ هیچ درخت یا برگ یا چیزهای مشابه آن در نزدیکی نباشد.

و اگر می‌خواهید چاله‌ای حفر کنید، می‌توانید از یک تکه سنگ یا چوب تیز استفاده کنید، یک تکه چوب که انتهای تیز دارد یا چنین چیزی. آنها از درخت افتاده‌اند. یا با چند چوب بزرگ، یک چاله کم‌عمق حفر ‌کنید - در عمیق‌ترین حالت حدود ۲۰ یا ۳۰سانتی‌متر، و هر دو طرف آن به سمت بالا متمایل باشد. پس وقتی چوب را داخل آن می‌گذارید تا بسوزد، خیلی آسان است. و هیچ‌چیز از آن بیرون پرواز نمیکند که جنگل را به خطر بیاندازد. اما باید اطرافتان خلوت باشد- هر چه بزرگتر، بهتر. فاصله خالی به شعاع پنج متر باشد. و مسلما یک فندک هم داشته باشید. اگر به روشی که به شما گفتم یک چاله در خاک حفر کنید - یک چاله به شکل V دو سر آن بطرف بالا و انتهای عمیق آن در زمین باشد - می‌توانید یک قابلمه سبک روی آن بگذارید، می‌توانید آب و هر چیز دیگری بپزید. یک یا دو قابلمه خیلی سبک - آنهایی که در فروشگاه ورزشی برای پیک ‌نیک و اردو می‌فروشند. زندگی خود را ساده کنید، بعد می‌توانید زنده بمانید.

اما خوب است که در یک مکان امن، در یک خانه و جایی نزدیک شهر زندگی ‌کنید - برای شما راحت‌تر است. تا لازم نباشد برای آوردن غذا به خانه، راه دوری پیاده بروید. چون در طبیعت گرفتن تاکسی سخت است. شما آدرسی ندارید، پس نزدیکترین آدرس ممکن میشود آدرس شما، شاید حتی یک پمپ‌ بنزین یا چنین چیزی. و مواد غذایی را به آنجا سفارش دهید. یا از آنجا غذا بخرید یا از آنها بخواهید در خرید غذای ساده‌ای که نیاز دارید به شما کمک کنند. و بعد آن را بگیرید و پیاده به خانه بروید. به جایی که اردو زده اید، جایی که چادرتان آنجاست. اینطوری هم راحت است. به‌هرحال پیاده‌روی هم برایتان خوب است. و اگر پیاده بروید، می‌توانید این‌طور به مغازه بروید. می‌توانید ماسک‌ بزنید، و مردم شما را خیلی نمی‌شناسند. مطابق با شرایط زندگی کنید و آن‌وقت زنده خواهید ماند.

هر جا می‌روید انتظارات یکسانی نداشته باشید. یک خانه جدید، یک روستای جدید هم متفاوت است با خانه قدیمی‌تان و شهر قدیمی تان یا روستای قدیمی‌تان. چه برسد به اینکه در طبیعت باشید که مسلما متفاوت است. پس باید از "آی کیو" خود استفاده کنید.

همه آن چیزهای ساده برای حفظ زندگی شما فقط برای این است که بتوانید زمان بیشتری برای تمرکز و یاد خدا داشته باشید تا بتوانید در این زندگی و زندگی بعدی به سطح بالاتری از دستاورد معنوی برسید. هرچه زندگی‌تان ساده‌تر باشد، برایتان بهتر است. و گاهی حتی هرچه از فعالیتهای عادی بشری دورتر باشید، برای ارتقای معنوی و پیشرفتتان بهتر است. اما شما باید متد حقیقی را داشته باشید. نمی‌توانید فقط بنشینید و نفس بکشید و بیرون بدهید (مدیتیشن تنفس.) وقتی می‌خوابید چی؟ آن‌وقت نفس‌کشیدن را به‌یاد نمی‌آورید. پس بدان معناست که آن زمان، مدیتیشن نمی‌کنید. فقط یک مانترای واقعی، خوب و مؤثر را که به آن ایمان دارید از بودیسم یا از نام‌های قدیسین در دین خودتان یا ادیان دیگر انتخاب کنید، یا مانترایی که می‌دانید اثر دارد.

هدف زندگی همین است. هدف زندگی، جمع‌آوری دارایی‌های زیاد یا داشتن یک خانه یا ماشین بزرگ و این چیزها نیست، چون شما همه آنها را رها خواهید کرد. وقتی تنفس شما را ترک می‌کند، همه چیز شما را ترک می‌کند. پس تمرین با متد تنفسی، همیشه متد مطمئنی نیست. یک متد دیگری پیدا کنید، مانند "متد کوان یین"، ذکر نام بودا یا مانترا. اما بهتر است یک قدیس زنده، راهبان خوب زنده، کشیشان خوب پیدا ‌کنید، چون آنها در ممارست معنوی‌شان موفق شده‌اند و آنها انرژی زیادی برای صرف‌کردن برایتان دارند.

درست مثل کسی که در خانه‌اش غذای زیادی دارد؛ او می‌تواند با شما سهیم شود. این‌گونه است. شما باید راهبان و کشیشان یا رهروان یک مذهب خوب را پیدا کنید. یک مذهب سنتی خوب، مطمئن‌تر است. اگر شما استاد زنده‌ای را نمی‌شناسید، پس یک مانترا از آیین هندو، بودیسم، سیک، مسیحیت یا نام قدیسین و بوداها را تکرار کنید- به آن اعتماد کنید. یکی را انتخاب کنید. اگر استاد یا راهبی ‌ندارید که به آنها تکیه ‌کنید، یکی را برای خودتان انتخاب کنید. مخلصانه از خدا بخواهید که آن مانترا را برایتان برکت دهد، نام آن بودا را برایتان برکت دهد، و همیشه آن را ذکر بگویید، در هر زمان، حتی وقتی خواب هستید، ناخودآگاه این کار را انجام می‌دهید.

در "متد کوآن یین"، گاهی از خواب بیدار می‌شویم و سپس متوجه می‌شویم که در حال ذکر گفتن پنج نام مقدس هستیم و در وسط سامادی بیدار شده‌ایم. چون نور بهشتی درونی هنوز در اطرافتان در حال درخشیدن است و سپس وقتی واقعاً از سامادی بیرون می‌آیید - از آن سامادیِ مدیتیشن و به زندگی واقعی فیزیکی باز می‌گردید- آن ناپدید می‌شود. گاهی اوقات نه - گاهی برای مدت بسیار بسیار طولانی، باقی می‌ماند. گاهی در کل روز و کل شب، نور بهشتی درونی را می‌بینید، اما این به تمرکز شما بستگی دارد.

حال، اگر همه این‌ها برایتان خیلی سخت است، فقط نام بوداها را ذکر بگویید یا به عیسی مسیح اعتماد داشته باشید. و به اسامی قدیسین در مذهبتان اعتماد کنید. وگان ‌باشید. و صلح را حفظ کنید.

حالا وقتی شروع به تغییر جهت می‌کنید و نام‌های مقدس قدیسین یا بوداها و ‌مانتراهای بودا را می‌خوانید، لطفا وگان شوید، خواهش می‌کنم. چون اگر وگان‌ باشید، بیشتر با زندگی پیوند خورده‌اید، نه با مرگ، نه با کشتار. کارمای کشتار، خیلی خیلی سنگین است. و حتی اگر مخلصانه ذکر بگویید، اما وقت کافی برای تقویت این انرژی مقدس و ارتقاء دهنده نداشته باشید، آنگاه بسیار دشوار است که از انرژی کم برای رسیدن به یک سرزمین والا، قلمروی بالاتر بوداها و قدیسین استفاده کنید. بنابراین، شما باید بخاطر خودتان وگان شوید، نه فقط به دلیل همدردی با اشخاص-حیوان رنج دیده بلکه بخاطر خودتان، تا با این کارمای سنگین، که شما را می‌کِشد و کارمای کمرشکن ارتباط برقرار نکنید که شما را غرق می‌کند، شما را پایین می‌کِشد و شما را به وجود پست‌تری یا به جهنم پایین می‌کشد!

امیدوارم به‌قدر کافی برایتان منطقی باشد. چون اگر فقط‌ برخی برگ‌ها را از گیاهان یا درختان برای خوردن ببرید، برگ‌هایشان دوباره رشد می‌کنند و‌ آنها دانه‌هایی دارند و می‌توانند دوباره رشد کنند. خیلی ساده است: فقط آن را در زمین بکارید تا سبزیجات رشد خواهند کرد. این زندگی است. این نماد زندگی است. شما یک دانه می‌کارید و آن رشد می‌کند. حتی اگر برخی از شاخه‌های سبزیجات را ببرید، می‌توانید از آن شاخه برای رشد استفاده کنید، اکثر آنها این‌طور هستند. پس این زندگی است. این کشتار نیست، مرگ نیست.

Photo Caption: میوه های معنوی اثبات ممارست مجدانه و کوشا میباشند!

دانلود عکس   

بیشتر تماشا کنید
همه قسمت‌ها  (10/11)
بیشتر تماشا کنید
آخرین ویدئوها
به اشتراک گذاری
به اشتراک گذاشتن در
جاسازی
شروع در
دانلود
موبایل
موبایل
آیفون
اندروید
تماشا در مرورگر موبایل
GO
GO
Prompt
OK
اپلیکیشن
«کد پاسخ سریع» را اسکن کنید یا برای دانلود، سیستم تلفن را به درستی انتخاب کنید
آیفون
اندروید