جستجو
فارسی
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • Bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • Čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • Русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • Polski
  • Italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • دیگران
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • Bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • Čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • Русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • Polski
  • Italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • دیگران
عنوان
رونویس
برنامه بعدی
 

Visits to Hell, Part 8 – Master Rescued Animal Meat Business Owners From Hell Who Had a Bit of Repentance Because of Watching Supreme Master Television When Alive

جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید
"محترم ترین استاد، امروز، ساعت ۳ بامداد توسط استاد درونی ام از خواب بیدار شدم و فهرستی از اسامی به من داده شد. من باید در نجات افراد این لیست از جهنم کمک می کردم.

به محض ورود به جهنم، بودیساتوای «کسیتیگاربا» محترم، به من گفتند: 'این گناهکاران در جهنم «آویچی» (جهنم بی وقفه)، بدهی سنگین و شدید کارمایی را متحمل می شوند و دیگر قابل بخشش نیستند. تنها راه چاره آنها اینست که استاد شما شخصاً آنها را نجات دهد.'

بر همین اساس، من از طریق ارتباط تله پاتی به استاد این را گزارش دادم. هنگامیکه چنین کردم، بدن متعالی استاد ظاهر شد و سریع مرا به جهنم آویچی هدایت کرد. در آنجا، خطاکاران بصورت برهنه و وارونه آویزان شده بودند؛ شکم آنها به همان روشی که اشخاص قلمرو گاوها در کشتارگاهها هستند شکافته و باز شده بود.

استاد یکی از آنها را آزاد کردند، که او سپس در برابر استاد زانو زد. استاد او را را داخل آستین شان گذاشتند و به جهنم دیگر شتافتند.

در آنجا به زور به افراد غذا داده میشد تا بیش از ۱۰۰۰ کیلوگرم وزن بگیرند. سپس آنها را وارونه به دار می آویختند و ذبح می کردند، که باعث درد شدید برای آنها می شد. این افراد، در زمانی که بر روی زمین بودند، اشخاص-خوک را برای مسابقات و برنده شدن جایزه برای پرورش بزرگترین و سنگین ترین اشخاص-خوک، به تغذیه اجباری وا میداشتند.

در میان این متخلفان، استاد شخصی را پیدا کردند که به زور به او غذا داده بودند تا که به یک توده بزرگ گوشت تبدیل شده بود. وقتی که او از قلاب آزاد شد، به شدت روی زمین افتاد و در برابر استاد گریه کرد.

استاد به او گفتند، 'این عقوبت و پیامد اقدامات بی رحمانه و شریر توست. من آمده ام که تو را نجات دهم فقط بخاطر اینکه ذره ای توبه نشان می دهی."

این دو نفر قبل از مرگ شان، "پیام فوری استاد به کلیه مشاغل مرتبط به گوشت حیوانات و صاحبان دامداریهای صنعتی، همچنین صنایع ماهیگیری، تخم مرغ، شیر، خز، تست آزمایشگاهی، لوازم آرایشی و چرم" را در سوپریم مستر تلویزیون تماشا کرده بودند، اما آنرا باور نکردند. وقتی آنها به تازگی به جهنم آویچی افتادند، در رنج و عذاب شدیدشان، سخنان استاد را به یاد آوردند و قدری پشیمانی نشان دادند. از این رو، استاد دلسوز آمدند تا آنها را از جهنم نجات دهند.

پس از آن، استاد دو دیسک گرد کوچک و درخشان اسم را به من دادند و به من گفتند، 'دو نفر دیگر هم هستند. برو و آنها را نجات بده.' "قدرت استاد" سپس مرا به یک جهنم آویچی دیگری آورد.

متخلفان در اینجا مجبور بودند یک میله آهنی در جلوی یک چرخ دستی آهنی را گاز بگیرند و چرخ دستی را با تمام توان خود بکشند. آنها مانند اشخاص-اسبی بودند که یک افسار را در دهانشان جاسازی کرده بودند و مجبور بودند چرخ دستی ها را بکشند. متخلفانی که نمی توانستند گاری را حرکت دهند مکررا شلاق میخوردند تا زمانیکه پوست و گوشت شان پاره میشد.

اینها متخلفانی بودند که وقتی زنده بودند، اشخاص-اسب را مجبور به کشیدن گاریهای سنگین میکردند و آنها را وحشیانه شلاق میزدند. وقتی یکی از آن دیسک های گرد کوچک را بیرون آوردم، یکی از این افراد آسیب رسان به اشخاص-اسب، با "قدرت استاد" آزاد شد. من او را محفوظ نگه داشتم و با خود برداشتم و سریع به جهنم بعدی پیش رفتم.

در این جهنم، موجوداتی بودند که بارها و بارها پوست شان با چاقوهای تیزی خراشیده می شد، به همان روشی که پوست اشخاص-خوک را میخراشند تا که به یک توده ی خونین تبدیل شوند و سپس روی تخته خردکن، قطعه قطعه میشوند. این متخلفان قبلا قصاب هایی بودند که گوشت خوک می فروختند، و این کار آنها بود که بارها و بارها پوست اشخاص-خوک را با چاقو بتراشتند. و من دیسک گرد کوچک دیگری را درآوردم و یکی از آنها (که زن بود) آزاد شد. "قدرت استاد" به من اجازه داد که به سرعت این دو نفر را حمل و از جهنم به بیرون پرواز کنم.

این دو - یک مرد و یک زن - به دلیل مجازات بسیار زیادی، غیر قابل تشخیص شده بودند. آنها در برابر من خزیدند و گفتند: 'ما وقتی زنده بودیم، سوپریم مستر تلویزیون را تماشا کرده بودیم، اما به توصیه استاد توجه نکردیم. ما اشتباهات خود را تصحیح نکردیم، بنابراین در پایان به جهنم آویچی افتادیم. ما خوش شانس هستیم که استاد شما را فرستاد تا ما را نجات دهید.'

من از آنها پرسیدم: 'وقتی شما مجازات می شدید، آیا هرگز، استاد اعظم چینگ های به ذهن شما آمد؟' آنها پاسخ دادند: 'تصویر استاد اعظم چینگ های برای یک میلیونیم ثانیه به ذهن مان خطور کرد. از این رو، استاد شما را فرستاد تا ما را نجات دهید.'

این گواهی است بر آنچه که استاد در "موسی و مورچه ها، قسمت ۵ از ۱۳"، فرمودند.

"من با بهشت ها کار کردم تا آن منطقۀ نجات ایجاد شود. مانند یک کمپ پناهندگان (وای.) در بیرون از سیاهچاله است. آن برای موجودات جهنمی است، برای هر کسی که بتواند فقط برای کمی از یک نانو ثانیه خداوند را به یاد داشته باشد یا قدیسان را به یاد داشته باشد، یا توبه کند، یا درخواست کمک کند. آنوقت ما میتوانیم از آن قایق استفاده کنیم، تا آنها را به آن منطقه بالا بکشیم."

"بیشتر پرسیدم، 'چند وقت است که به دلیل صدمه زدن به اشخاص-حیوان در جهنم هستید؟' آنها گفتند: "چندان طولانی نیست، پس هنوز امیدی وجود داشت که توسط استاد نجات یابیم. اگر ما برای مدت طولانی در جهنم آویچی می بودیم، به طور کامل عقلمان را از دست می دادیم و قادر نمی بودیم که استاد اعظم چینگ های یا هر قدیسی را بیاد آوریم."

جای تعجب نیست که استاد برای نجات آنها این چنین عجله داشتند. اگر متخلفان برای مدتی طولانی مجازات شده بودند، آنها بطور کامل تصویر استاد را فراموش میکردند و امیدی برای رهایی نمی داشتند. این خیلی وحشتناک می شد!

ما سپاسگزاریم که سوپریم مستر تلویزیون بطور جهانی پخش میشود، به طوری که افرادی که برنامه های این تلویزیون را تماشا کرده اند ولی باز هم اشتباه می کنند، وقتی که در خطر هستند، بتوانند به استاد فکر کنند و بدین ترتیب از جهنم آزاد شوند. در حقیقت، تأثیر آن غیر قابل تصور است! ما از استاد بخاطر شفقت بیکران و تعهدات فداکارانه شان سپاسگزاریم! همراه با قدردانی و احترام ضبط شده توسط «لیویین»، تایوان (فورموسا)"

وگان، نه؟ تصور کنید که انگار شکنجه و کشته می شوید!

وگان: برای آینده تان آنرا انتخاب کنید.

هر کدام از شاگردان استاد تجربیات درونی معنوی مشابه، مختلف یا بیشتری دارد که میتوانند بیرونی هم باشند؛ اینها فقط نمونه هایی هستند. معمولا ما اینها را پیش خودمان نگه میداریم و افشا نمیکنیم که به دلیل توصیه و پند استاد بوده است.

برای تماشا و دانلود گواه های دیگر، لطفا از این سایت دیدن فرمایید SupremeMasterTV.com/to-heaven
بیشتر تماشا کنید
همه قسمت‌ها  (8/12)
4
2021-05-24
11976 نظرات
11
2023-06-12
4894 نظرات
12
2023-10-19
3596 نظرات
بیشتر تماشا کنید
آخرین ویدئوها
به اشتراک گذاری
به اشتراک گذاشتن در
جاسازی
شروع در
دانلود
موبایل
موبایل
آیفون
اندروید
تماشا در مرورگر موبایل
GO
GO
Prompt
OK
اپلیکیشن
«کد پاسخ سریع» را اسکن کنید یا برای دانلود، سیستم تلفن را به درستی انتخاب کنید
آیفون
اندروید